بسم رب الشهدا ء والصدیقین
شهید :حسین با لویی
نام پدر : علی اکبر
نام عملیات: الفجر 4
تاریخ تولد : 1344
تاریخ شهادت :21/4/1364
محل شهادت : نهر عنبر شرهانی
محل تولد : ساری –روستای جامخانه
زندگینامه
شهیدان محفل دوستند که می سوزند و نور می افشانند .خورشید جهانتان عشقند که به آفاق و انفس می تابد . شهید در یک خانواده کشاورز و زحمت کش در روستای جامخانه دیده به جهان گشود تا 10 سالگی در مدرسه تحصیل کرد و تا کلاس چهارم ادامه تحصیل داد، و چون فشار مالی خانواده اش را دید علی ر غم مخالفت خانواده اش به کار های کشا ورزی و چوپانی مشغول شد. در 16 سالگی ازدواج نمود. در 18 سالگی به خدمت مقدس سربازی رفت و دوران آموزشی را در چهل دختر شاهرود به مدت 3ماه گذراند . 3 ماه از خدمتش گذشته بود که خداوند او دختری اهدا ءنمود که مانند مولایش حسین او را رقیه نام نهاد . شهید حسین بالویی 1ماه از خدمت خود را در هوا برد شیراز سپری نمود و مدت 3 ماه هم در منطقه جنگی شوش انجام وظیفه نمود . شهید بزرگوار چند ماه از خدمتش می گذشت که سر انجام در عملیات والفجر 4 در منطقه شرهانی به درجه رفیع شهادت نائل آمد در حالی که طفل چند ماه هه اش همچنان تنها و بی مهر و نوازش پدری بود شهید عزیز خیلی به مادرش علاقه داشت و نزد مادرش هم خیلی عزیز بود. مادر بزرگوار شهید در باره ی فرزند شهیدش می گوید:از او راضی بودیم و او هم از ما راضی بود انگار رفیق هم بودیم تا مادر و فرزند نمازش را سر وقت می خواند . به حسینیه می رفت، در عزا داری امام حسین (ع) و فرزندانش شرکت می کرد، احساس مسولیت نسبت به من و پدرش می کرد با ما مهربان بود، علاقه ی عجیبی به او داشتم. خاطره ای که خود شهید برای ماتعریف کرده نقل می کنم:ایام قربانی (عید قربان) بود. شهید در پست نگهبانی مشغول نگهبانی بود که ناگهان سیاهی رادر چند متری خود میبیند، اسلحه مسلح میکند و به طرف سیاهی نشانه میرود . سیاهی نزدیک میشود،باصدای(بع بع) فهمید که سیاهی گوسفند است. گوسفند را گرفت به آسایشگاه برد، برای قربانی.
شهیدان زنده اند الله اکبر بخون آغشته اند الله اکبر
(یادش گرامی باد با ذکر صلوات وادامۀ راه شهیدان)
حسینُ منّی و انَا مِن حُسین
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:مرسی دخترم
برچسبها: شهید حسین با لویی ,